سرویس جهان مشرق - اندیشکده رند در گزارشی به قلم «دالیا داسا کایه» مدیر مرکز سیاستگذاری عمومی این اندیشکده اثرات و پیامدهای شیوع کرونا در خاورمیانه بر پویایی استراتژیک نیروهای قدرت در منطقه را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. مشرقنیوز با توجه به اهمیت گزارشهای راهبردی این اندیشکده و به ویژه مواردی که این مقاله تفصیلی فهرست کرده، این گزارش را برای خوانندگان ترجمه و ارائه کرده است.
بدون تردید بحران کوید ۱۹، مهمترین بحران جهانی نسل ما، اثرات دگرگونکنندهای بر هر دولت و جامعهای در جهان خواهد داشت و خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما بعید است بحران کوید ۱۹، به پویایی جدید استراتژیک منطقهای که پیش از این وجود نداشته، منجر شود. در واقع، بحران کرونا خطوط منفی رایج را تقویت یا تشدید خواهد کرد.
پویاییهای استراتژیک مهم که با بروز بحران کووید ۱۹ در منطقه خاورمیانه تشدید خواهند شد، عبارتند از:
۱. تشدید تنش میان ایران و ایالات متحده: ممکن است هر دو طرف وسوسه شوند بحران کرونا را به چشم فرصتی برای تشدید سطح تنش مبتنی بر اقدامات قبلی ببینند. دولت ترامپ به دنبال این است به رغم بینتیجه بودن سیاست فشار حداکثری و بروز اختلاف با اروپا و دیگر متحدیناش، همچنان رویکرد فشار حداکثری را ادامه دهد.
برخی گزارشها حاکی از این است که برخی در دولت ترامپ به دنبال این هستند از تشدید آسیبپذیری ایران در بحران کووید ۱۹، فرصتی بسازند و ایران را پای میز مذاکره بکشانند. در نگاه آنان، رهبران ایران با در پیش گرفتن «صبر استراتژیک» و یک سال پایبندی به توافق هستهای پس از خروج آمریکا در می ۲۰۱۸، تسکین اقتصادی اندکی از سوی اروپا و آسیا دریافت میکردند.
در مقابل، ایران با هدف قرار دادن نفتکشها و تأسیسات نفتی، همچون پرسنل و تجهیزات نظامی آمریکا سیاست فشار حداکثری آمریکا را پاسخ داد. با ادامه تنش بعد از ترور ژنرال قاسم سلیمانی، ایران و شرکای نظامیاش همزمان با تلاش برای اخراج نیروهای آمریکا از عراق، شاید به کووید ۱۹ به چشم فرصتی برای حمله به نیروهای نظامی با حداقل احتمال تلافی باشند. در نتیجه هر دو طرف مزیتهایی در تشدید تنش موجود دارند که به تولید یک معضل امنیتی کلاسیک منجر میشود و ممکن است حتی به یک درگیری نظامی، شدیدتر از آنچه هر دو طرف فکر میکنند، ختم شود.
۲. فعالیت بیشتر چین و روسیه در منطقه: به نظر میرسد همچنان که بحران سوریه نشان داد، فعالیت روزافزون روسیه در منطقه بر اثر شیوع کرونا در منطقه تغییر چندانی نخواهد کرد. اما این نقش چین در خاورمیانه است که توجه به آن در بلندمدت حیاتی است. اخیراً چین تحت عنوان استراتژی «جاده ابریشم جدید» سرمایهگذاریهای وسیعی در زیرساختهای کشورهای منطقه آغاز کرده است. از آنجا که منافع اقتصادی چین این استراتژی را راهبری میکند، نفوذ چین در عرصههای سیاسی و استراتژیک خاورمیانه در طول زمان دور از ذهن نیست.
برخی تحلیلگران، بحران کوید ۱۹ را تحکیمکننده پیشرفت چین میدانند و از این سخن میگویند که قواعد جهان «در ابتدا» به تدریج تغییر میکنند و در ادامه «همه به یک باره» تغییر میکنند. چین اکنون با بهرهگیری از خطاهای آمریکا، خود را به عنوان یک رهبر جهانی نشان داده و مثلاً در یک مورد، تیمهای پزشکی و ۲۵ هزار ماسک به ایران ارسال کرده است.
۳. تقویت اقتدارگرایی و تضعیف دموکراسی: سرکوب گسترده برای مهار تنشهای منطقهای پیش از شیوع کوید ۱۹ نیز در جریان بود. تقریباً یک دهه پس از بهار عربی، حاکمیت ضعیف، فساد فراگیر و بحرانهای اقتصادی اعتراضات منطقهای دامنهداری برانگیخته است. با دولتهایی که به صورت آشکار در برابر شیوع کرونا آسیبپذیر خواهند بود، باید انتظار داشت رهبران این جوامع با استفاده از دستورالعملهای رایج اقتدارگرایی، اعتراضات را در پوشش حفظ امنیت و سلامت سرکوب کنند.
مقامات لبنانی برای رهگیری و ردیابی معترضان و مخالفان سیاسی که به دلیل شیوع کرونا بیش از هر زمان دیگر برای هماهنگی از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، این شبکهها را تحت نظر و زیر رصد دارند.
در مصر، مقامات کشور اعتبارنامه یک خبرنگار غربی که در محیط سانسور، اخبار مربوط به شیوع کرونا در این کشور را پوشش داده بود، باطل کردند. در اسرائیل، برخی از ناظران نگرانند آنچه «کودتای کرونا» میخوانند، به نتانیاهو فرصت دهد محاکمهاش به خاطر مفاسد اقتصادی را عقب بیندازد یا به رغم شکست در ایجاد یک ائتلاف بتواند همچنان در قدرت بماند.
۴. وقوع فاجعههای انسانی: خاورمیانه میزبان برخی از بدترین بحرانهای انسانی جهان است و به خاطر درگیریهای مداوم در لیبی، یمن و سوریه، بزرگترین بحران آوارگی پس از جنگ جهانی دوم را نظاره میکند. پناهندگان و آوارگان به شدت در برابر بیماری عفونی کوید ۱۹ آسیبپذیرند. اکنون خاورمیانه پس از یک دهه جنگهای منطقهای و بر آوارهها و خرابیهایی که انسانها به بار آوردهاند، با یک بحران سلامت روبروست.
در خاورمیانه، پیشبینی سیر اتفاقات از بد به بدتر همیشه آسان است، اما ممکن است گشایشهای دیپلماتیکی نیز رخ دهد. از جمله:
۱. شورای همکاری خلیج فارس و ایران: از زمان حمله به نفتکشها در تابستان گذشته، اعضای کلیدی شورای همکاری خلیج فارس همچون امارات مذاکرات امنیت دریایی خود با ایران را کلید زدهاند، چرا که هزینه مواجهه ایران و آمریکا اینک به خود منطقه آسیب زده است. به نظر میرسد با توجه به اقدام آمریکا در ترور ژنرال سلیمانی و رخدادهای پس از آن، التهاب میان ایران و آمریکا کاهش نخواهد یافت و اراده آمریکا برای حفظ رویکرد فشار حداکثری نیز کم نخواهد شد. سعودیها و اماراتیها به دنبال اینند که ایران را همچنان در محاصره نگه دارند، اما همچنان که کارشناسان منطقه تأکید میکنند آنان نمیخواهند با حکومت در معرض انفجار ایران و شهروندان از جان گذشته او روبرو شوند. بنابراین تعجبی ندارد که پاسخ امارات به ویروسی که به شدت ایران را تحت فشار قرار داده، تسهیل انتقال تجهیزات و ذخایر پزشکی به ایران باشد. شیوع کووید ۱۹ این واقعیت را نشان داد که در همهگیری یک ویروس هیچکس پیروز نخواهد شد.
۲. آزادی زندانیان: با توجه به خطر ابتلای این ویروس در شلوغیها و تجمعاتی که زیرساختهای بهداشتی ضعیفی دارند، فشار برای آزادی زندانیان سیاسی در کل منطقه به ویژه در ایران افزایش یافته است. ایران تاکنون ۸۵ هزار زندانی از جمله زندانیان سیاسی را به صورت موقت آزاد کرده است. مقامات سازمان ملل آزادی افراد بیشتری را خواستارند. بحرین نیز تاکنون ۱۵۰۰ زندانی را به «دلایل بشردوستانه» آزاد کرده که از زمان آغاز قیام در این کشور در سال ۲۰۱۱ بیسابقه است. با این حال گفته میشود افراد آزاد شده گزینشی هستند و ممکن است حتی به زندان بازگردانده شوند.
۳. همکاری اسرائیل و فلسطین: همهگیریها از مرزهای سیاسی و جغرافیایی عبور میکنند. اگرچه اسرائیل در مقابله با این ویروس با کشورهای منطقه رویکرد هماهنگی اتخاذ نکرده، به نظر میرسد یک هماهنگی سطح بالا میان اسرائیل و فلسطین برای مهار ویروس پیدا شده باشد. «رووین ریولین» رئیسجمهور اسرائیل در یک تماس تلفنی از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان بابت اقدامات او در مقابله با شیوع کرونا تشکر کرد. با این حال، غزه که از سالها قبل تحت محاصره انسانی و بهداشتی قرار دارد، به یک نگرانی جدید در شیوع کرونا تبدیل شده است. سازمان بهداشت جهانی هشدار داده است سیستم بهداشت و درمان غزه قادر نخواهد بود شیوع کرونا در یک محیط ۲۵ مایل کیلومتر مربعی با دو میلیون نفر جمعیت را تاب بیاورد. چنین خطراتی ممکن است زمینه لغو محاصره و چه بسا انعقاد آتشبس را فراهم کند.
گفته میشود چنین گشایشهایی محدود و کوتاهمدت خواهد بود. در غیاب تحولی مانند فروپاشی یک مهره کلیدی در منطقه که صحنه بازی را تغییر دهد، تنها آسیبپذیریهای همه دولتهای منطقه در مقابله با شیوع ویروسهایی مانند کرونا مورد اعتنا قرار میگیرد و در نتیجه، مسیر استراتژیک وقایع همانند همان سیر پیش از شیوع کوید ۱۹ پیش خواهد رفت.